آیا شما درون‌ گرا هستید یا برون‌ گرا ؟ اطلاع دارید که هر کدام از این ویژگی‌ ها چه معنا و چه نشانه‌ هایی دارند؟ چطور می‌توانیم یک درون‌ گرا را از یک برون‌ گرا تشخیص دهیم؟ آیا می‌دانید که با شناخت بهتر ویژگی‌های شخصیتی می‌توانیم در تصمیم‌ گیری‌های مهم زندگی خود آگاهانه‌ تر عمل کنیم و در نهایت با استفاده از این ویژگی‌ ها در عرصه‌ های مختلف زندگی خود موفق‌ تر باشیم؟ در این مقاله ما به تمام این سوالات پاسخ میدهیم، پس با ما همراه باشید.

درون گرا و یا برون‌ گرا بودن یکی از بحث‌ هایی است که از گذشته تا کنون در شناخت انسان و شخصیت بسیار مهم می باشد. در گذشته، انسانها به دو دسته بسیار بزرگ تقسیم می‌شده‌اند: اول انسان‌ هایی که اهل معاشرت، حرف زدن و روابط اجتماعی بودند و دوم، انسان‌ هایی که بیشتر با خود خلوت می کنند و اهل مطالعه و کم‌ تر اهل روابط اجتماعی گسترده هستند.

به همین علت، در فرهنگ ما درون‌ گرایی، صفتی نه‌ چندان پسندیده به حساب می‌ آید زیرا این دسته از افراد تا حدودی خجالتی،گوشه‌ نشین و دوری‌ گزین هستند. در ادامه مقاله خواهیم دید که این دو ویژگی شخصیتی،براساس یافته‌ های روان‌ شناسی امروز، تنها دو گرایش مختلف هستند و هیچ کدام بر دیگری برتر ندارد؛چرا که هر کدام توانایی‌ ها و محدودیت‌ های خاص خود را دارند.

شناخت :

روان‌ شناس برجسته سوئیسی کارگ گوستاو یونگ، اولین نفری بود که به صورت علمی درباره ویژگی‌ های شخصیتی برون‌ گرایی و درون گرایی تحقیق کرد. او معتقد بود که با شناخت زیربنا های فکری و رفتاری هر فردی، می‌توان رفتارهای آن را پیش‌ بینی کرد.

همچنین یونگ اعتقاد داشت، نحوه‌ای که ما با دنیای درون یا بیرون خود رابطه برقرار می‌کنیم، نشان دهنده این است که ما درون‌ گرا و یا برون‌ گرا هستیم. او در این باره کتابی به نام «تیپ‌ های شخصیتی» نوشت که مورد توجه بسیاری قرار گرفت. وی در این کتاب انواع تیپ‌ ها و گرایش‌ های شخصیتی را مشخص کرد.

مدتی بعد روانشناسی به نام کاترین بریگز و ایزابل میر به یافته های یونگ علاقمند شدند و بر اساس یافته‌ های نظری یونگ، کمی ‌متفاوت اما کاربردی‌ تری از تیپ‌ های شخصیتی را ارائه دادند. آن ها با ساخت تستی که به آزمون میر-برگیز(MBTI) شهرت دارند.

بریگز و میر در ابتدا 4 بعد شخصیتی و سپس 8 بعد شخصیتی را مشخص کردند و از ترکیب در نهایت به 16 تیپ شخصیتی رسیدند. به عبارتی، تمام انسان‌ ها پس از انجام آزمون MBTI با توجه به نمره‌ ای که به دست می‌آورند در یکی از 16 تیپ شخصیتی جا می‌گیرند.

چگونه برون‌ گرا‌ها یا درون گراها را تشخیص دهیم؟

شناخت این دو بعد تیپ شخصیتی به دو روش امکان‌ پذیر است.

  1. توجه به علائم و نشانه‌ های هر تیپ و تطبیق آن با ویژگی‌های خود و یا هر شخص دیگر که قصد شاخت او را داریم.
  2. انجام آزمون MBTI که علاوه بر تشخیص برون یا درون‌ گرایی، ابعاد دیگری از شخصیت آزمون‌ شونده را آشکار می‌کند.

بررسی آزمون  MBTI را به فرصتی دیگر وامی‌ گذارم؛ با یک جستجوی ساده در وب می‌ توانید هم به تست آنلاین و هم مداد/کاغذی دست یابید. در اینجا به علایم و نشانه‌ های افراد برون‌ گرا و درون‌ گرا می‌ پردازم.

ویژگی‌ های افراد برون‌ گرا (Extroverts)

برون‌ گرا ها برخلاف درون گرا ها انرژی خود را از بیرون دریافت کرده و سپس آن را نیز صرف دنیای بیرون می‌کنند. تفاوت اصلی آن‌ ها با درون‌ گرا‌ها نیز از همین اصل اساسی نشات می‌گیرد. این دنیای بیرون است که به آن‌ها جهت می‌دهد.

  • برون گراها عاشق صحبت کردن هستند. آنها سریع‌ حرف می‌زنند و هنگام صحبت کردن مدام از دست‌ها و حرکات چهره و بدن برای رساندن منظور خود استفاده می‌کنند.
  • در کنار دیگران بودن برای آنها لذت بخش و انرژی‌ زاست.
  • روابط اجتماعی بسیار قوی دارند.
  • برای ایجاد ارتباط با دیگران پیش‌ قدم می‌شوند.
  • از نظر دیگران آنها آدم‌ های بسیار پرانرژی هستند و اصطلاحا یک جا بند نمی شوند.
  • در تلاشند که مشکلات را از طریق بحث کردن حل کنند.
  • به راحتی می‌توان آن‌ ها را شناخت؛ زیرا در مورد خود زیاد حرف می‌زنند و اطلاعات می‌دهند.
  • دوست دارند کانون توجه دیگران باشند.
  • مدت زیادی را صرف فکر کردن در مورد انجام کار ها نمی‌کنند و اکثر اوقات پس از انجام کار به آن فکر می‌کنند.
  • بسیاری از ایده های تجاری کسب‌ و کار خود را از طریق تعامل با دیگران به دست می‌ آورند.
  • مشکلی با استفاده از وسایل نقلیه عمومی مثل اتوبوس و مترو ندارند.
  • تنوع فعالیت‌ آن ها زیاد است و بیش از آن‌که عمیق باشند، وسیع هستند.
  • تلفن،چت،گفت‌وگوی ویدیویی و مکالمات صوتی از ابزارهای مورد علاقه این افراد هستند.

ویژگی‌ های افراد درون‌ گرا (Introverts)

افراد درون‌ گرا انرژی را از درون وجود خودشان می‌ گیرند و آن را صرف دنیای درونشان می‌کنند. دنیای درونشان،آن‌ها را به خود مشغول می‌کند و حتی اتفاقات بیرونی نیز باید از مسیر تجربه درونی گذر کنند تا برای آن ها قابل درک شوند. معنی این حرف آن نیست که آن‌ها آدم‌ هایی هستند که تنها به خود توجه دارند و علاقه‌ ای به دیگران ندارند. بلکه، آن‌ها نیاز دارند که تنها باشند و در تنهایی خود دنیا را تجربه کنند. درون‌ گراها معمولا جمع کوچکی از دوستان را در اطراف خود دارند اما روابط‌شان با آن ها عمیق و سنگین است.

  • زیاد اهل حرف زدن نیستند، مگر اینکه در جمع دوستان صمیمی باشند.
  • آنها همیشه بسیار آهسته صحبت می‌کنند.
  • از تنها بودن لذت میبرند و در واقع در دنیای درون خویش با اندیشه‌ ها و تفکراتشان سروکار دارند.
  • در جمع احساس راحتی نمیکنند و از آدم ها فاصله میگیرند.
  • تمایل ندارند مرکز توجه دیگران باشند.
  • برای ایجاد ارتباط با آدم های جدید تمایل ندارند و پیش‌ قدم نمی‌شوند.
  • مدام سکوت میکنند، به همین دلیل شناختن آن‌ها بسیار دشوار است.
  • قبل از اینکه کاری انجام بدهند، کاملا در مورد آن فکر می‌کنند.
  • تمایل ندارند از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند و وسیله شخصی را ترجیح می‌دهند.
  • هیجانات خود را به راحتی بروز نمی‌دهند.
  • تنوع فعالیت‌ های آن‌ها کم است اما به طور عمقی روی موضوعات کار می‌کنند.
  • معمولا اهل مطالعه، تامل و کارهای انفرادی هستند.
  • کتاب، مجله و اینترنت ابزارهای مورد علاقه آن‌ ها است.
  • ایمیل و چت کردن را به مکالمه صوتی و تصویری ترجیح می‌دهند.
  • اهل عکس گرفتن نیستند و گوشه گیری می کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *